اجل
من به مرگم راضیم اما نمی آید اجل ،
بخت بد بین از اجل
هم ناز می باید کشید . . .
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 22:23 توسط احسان
|
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.