شرم من و غرور تو مانع ز گفتگوست
خوش بود اگر از این دو یکی در میان نبود
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم مهر ۱۳۹۱ ساعت 15:47 توسط احسان
|
شرم من و غرور تو مانع ز گفتگوست
خوش بود اگر از این دو یکی در میان نبود
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.