بیمار
بیمـار بُــوَد هـر کـه ، مـریـض ِ تـو نـگـردد
بیمـار ِ غـم ِ عشـق ِ تـو ، بیمـار نبـاشـد
+ نوشته شده در شنبه چهارم آذر ۱۳۹۱ ساعت 10:41 توسط احسان
|
بیمـار بُــوَد هـر کـه ، مـریـض ِ تـو نـگـردد
بیمـار ِ غـم ِ عشـق ِ تـو ، بیمـار نبـاشـد
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.