شمع
لحظه ای بیش ز عمر تو نماندست ای شمع
بیش ازاین رنج به جان من و پروانه مده
+ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 23:21 توسط احسان
|
لحظه ای بیش ز عمر تو نماندست ای شمع
بیش ازاین رنج به جان من و پروانه مده
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.