شب وصل
شب وصل است و می نالم که شاید چرخ پندارد
که باز امشب، شب هجرست و دیر آرد به پایانش
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم دی ۱۳۹۲ ساعت 20:44 توسط احسان
|
شب وصل است و می نالم که شاید چرخ پندارد
که باز امشب، شب هجرست و دیر آرد به پایانش
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.