پيري
پيري وجواني پيهم چون شب و روزند
ما شب شد و روز آمد و بيدار نگشتيم
+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 10:48 توسط احسان
|
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.