شنبه
شنبه و تنهایی و باران پاییز و سکوت...
گر تو هم بودی چه روز بی نظیری داشتم ...
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۴ ساعت 15:6 توسط احسان
|
شنبه و تنهایی و باران پاییز و سکوت...
گر تو هم بودی چه روز بی نظیری داشتم ...
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.