چادر
تو با چادر به سر کردن ز یادم میبری بانو
تمام معصیت های نهفته در نگاهـــم را
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۵ ساعت 10:44 توسط احسان
|
تو با چادر به سر کردن ز یادم میبری بانو
تمام معصیت های نهفته در نگاهـــم را
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.