غمهای مرده در دل من زنده کرد هجر
گویی شب فراق تو صبح قیامت است !
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 23:53 توسط احسان
|
نام تو
کوه و صحرا پر است از نامت
بس که فریاد کرده ایم تو را
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 23:49 توسط احسان
|
شاگرد شیشه گر
هزار دل شکند تا یکی بدست آرد
فلک طبیعت شاگرد شیشه گر دارد
(صائب)
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 23:30 توسط احسان
|
توبه
|
جام و سبو شکسته ام ای مرگ مهلتی |
تا توبه ای که کرده ام آن نیز بشکنم
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 23:24 توسط احسان
|
دنيا و آخرت به نگاهي فروختيم سودا چنين خوشست، كه يكجا كند كسي
+ نوشته شده در شنبه سیزدهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 20:43 توسط احسان
|
دلتنگی
خَنــده امـ میگیـرد وقتـی پَـس از مُـدت هــا بـی خبــری
بـی آنکــه سُــراغـی از ایـن دل بِگیــری مـی گــویـی :
" دِلــَمـ بـَرایـتـ تَنــگ اَســت "
یــا مـَـرا بــِه بــازیــ گـِــرفتــه ای . . .
یـــا مَعنــی واژه هــایـتــ را خــوبــ نِـمی دانـی . . .
"دِلتنگــــی" ارزانـــی خـــودتـــ.....
+ نوشته شده در چهارشنبه دهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 20:33 توسط احسان
|
وداع
مرنج ار وداع تو ناکرده رفتیم * که از خویش رفتن وداعی ندارد
+ نوشته شده در چهارشنبه دهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 20:30 توسط احسان
|
من دلم مي خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست، كنج هر ديوارش دوستهايم بنشينند آرام، گل بگو گل بشنو، هر كسی مي خواهد وارد خانه پرعشق و صفايم گردد يك سبد بوی گل سرخ به من هديه دهد. شرط وارد شدنش، شست و شوی دلهاست، شرط آن داشتن يك دل بی رنگ و رياست.