استخاره
تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شد
از بس که استخاره زدم تا ببینمت !
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 18:34 توسط احسان
|
تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شد
از بس که استخاره زدم تا ببینمت !
بوسه ای راکه بدهکاری همینجا پس بده
درقیامت سخت میگیرند حق الناس را
بهمن به تن دارم تو با آغوش مردادیت
اردیبهشتم کن که اوضاع معتدل باشد
بسکه از سعدی و حافظ از غزل پرونده داشت
جرم شیراز در تبانی محرز و؛ مختومه شد!
مثنوی هم شرح عشق و عاشقی کامل نگفت
یار نامنصف ز من تک بیت می خواهد چرا؟؟
عشق در فتوای چشمانت حرام شرعی است ...
دلبری را رد به توضیح المسائل میکنی
شاعر شیرازی و چشمان بارانی و ابر
بین شهر و شاعران گاهی تبانی می شود
تا تو با لبهای شیرازی صدایم می کنی
لهجه ی چشمان من مازندرانی می شود ....
جوابِ هر سوال نگفته نام شماست
مدرسان شریفی مگر عزیز دلم....
دلِ گرفته من رشت است ، دل ِ برشته ی من اهواز
که در زمین تو میسوزد که در هوای تو می گیرد!!