قبله

تا شما خانه تان سمت شمال ده ماست

قبله ی دهکده مان رو به شمال است عزیز

قانون شفا

دى گفت طبيب از سر حسرت چو مرا ديد

هيهات كه رنج تو ز قانون شفا رفت

 

بیکاری

مرا صائب به فکر کار عشق انداخت بيکاري


عجب كاري براي مردم بيكار پيدا شد

مجنون

گنه از جانب ما نیست اگر مجنونیم


گوشه چشم تو نگذاشت که عاقل باشیم!